دانشمند کوچک

۰۹ آبان ۹۳ ، ۲۱:۵۲

جوکهای کودکانه


روش دفع انگل: 3 روز فقط چایی و بیسکویت میخوری،‌ روز 4 فقط چایی میخوری در این موقع کرم میاد بیرون و میپرسه پس بیسکویت کو؟ میگیریش.

 

به غضنفر میگن : وبا اومده .
میگه : چیچی آورده ؟!

 

·         یارو کولرش خراب میشه. به خونواده ش می گه: مگه صد بار بهتون نگفتم، چهار نفری جلوی کولر نشینین.

 

·         یه روز سوپوره  میاد دمه خونه ی بنده خدا میگه : آشغال دارین؟ بنده خدا داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟

زنش میگه: آره داریم . بنده خدا میگه: آره داریم، نمی خوایم!!!!!

 

  

·     التماس    غضنفر به دستگاه خود پرداز:
جان مادرت غلط کردم پول نمی خوام گواهینامه ام را پس بده

 

 

·     ·         به یه نفر می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
می گه: خسته نباشید!

 

·         یکی از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. می گه: آهان فهمیدم، شلنگ!

 

·         یه خره با حسرت به یه اسبه نگاه می کنه و میگه: ای کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم

 

·         استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه این که روز تولدم بارون میومده. برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده!

 

 · بنده خدا :آقا این همسایه مون ساعت 2 نصفه شب هی با مشت میکوبید به دیوار خونمون مرتیکه! دوستش:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن.حتماً نذاشتن بخوابی دیگه؟

بنده خدا :نه !!!!! خوشبختانه خواب نبودم ! داشتم شیپور تمرین می کردم!!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۸/۰۹
پانیذ ارجمند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی