جوکهای کودکانه
روش دفع انگل: 3 روز فقط چایی و بیسکویت میخوری، روز 4 فقط چایی میخوری در این موقع کرم میاد بیرون و میپرسه پس بیسکویت کو؟ میگیریش.
به غضنفر میگن : وبا اومده .
میگه : چیچی آورده ؟!
· یارو کولرش خراب میشه. به خونواده ش می گه: مگه صد بار بهتون نگفتم، چهار نفری جلوی کولر نشینین.
· یه روز سوپوره میاد دمه خونه ی بنده خدا میگه : آشغال دارین؟ بنده خدا داد میزنه: خانوم توی خونه آشغال داریم ؟
زنش میگه: آره داریم . بنده خدا میگه: آره داریم، نمی خوایم!!!!!
· التماس غضنفر به دستگاه خود پرداز:
جان مادرت غلط کردم پول نمی خوام گواهینامه ام را پس بده
· · به یه نفر می گن به زنبورهایی که از کندو محافظت می کنن چی می گن؟
می گه: خسته نباشید!
· یکی از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. می گه: آهان فهمیدم، شلنگ!
· یه خره با حسرت به یه اسبه نگاه می کنه و میگه: ای کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم
· استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه این که روز تولدم بارون میومده. برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده!
· بنده خدا :آقا این همسایه مون ساعت 2 نصفه شب هی با مشت میکوبید به دیوار خونمون مرتیکه! دوستش:عجب آدم های مردم آزاری پیدا میشن.حتماً نذاشتن بخوابی دیگه؟
بنده خدا :نه !!!!! خوشبختانه خواب نبودم ! داشتم شیپور تمرین می کردم!!!!